تنها بهانه زنده ماندنم

تنها بهانه زنده ماندنم

   

 

یک دلیل برای عاشق شدنم ، یک بهانه برای زنده ماندنم ،

تویی آن دلیل و بهانه عاشقانه

یک هوای عاشقانه برای با تو بودن، همین هوای بارانی ،

دستت درون دستهای من ، این است همان آرزوی رویایی

این نفسی که در سینه ام است ، این قلبی که با تو به آرزوهایش رسیده است ،

این وجودی که محتاج وجود تو است ، این احساسات،همه در عشق تو جا گرفته است

ببین عشق تو چقدر مقدس است که زندگی ام با تو دوباره جان گرفته است

ببین چقدر دوستت دارم که خوشبختی را از لحظه ای که آمدی دیدم ، حس کردم  و باورش کردم!

باور کردم که حضور تو در زندگی ام یک حادثه نبود ،

روزی تو می آمدی، با اینکه من حتی فکر داشتن تو را هم نمیکردم

روزی که آمدی چه روز دلنشینی بود،  

روزی که بهم میرسیم چه روز مقدسی خواهد بود  

و روزی که از عشق هم میمیرم چه روز عاشقانه ایست

به عشق همان روز ،روز از عشق هم مردن، اینک عاشقانه همدیگر را میپرستیم

تا به دنیا بگوییم این ما هستیم که عاشق همیم!

دلیلی نمیبینم برای زنده ماندن اگر تو نباشی ، نمیخواهم حتی یک لحظه نیز در فکر نماندن باشیم!

میگذرد روزی این شبهای دلتنگی ، میگذرد روزی این فاصله و دوری،  

میگذرد روزهای بی قراری و انتظار ،

میرسد همان روزی که به خاطرش گذراندیم فصلها را بی بهار ،  

و از ترس اینکه بهم نرسیم شب تا صبح را اشک میریختیم

عزیزم بیا در آغوشم ،تو مال منی ، آرام باش که تو تا آخر دنیا ، دنیای منی ،

بارها گفته ام و خودت هم میدانی که زندگی منی ،

پس این هم بدان تو آخرین کسی خواهی بود که قبل از مردنم او راخواهم دید!     

 

از دلتنگی تو ،اشک میریزد آرام آرام این دلم ،

آن گلی که آورده بودی برایم ، روبروی من است ، در کنار پنجره اتاقم

نظرات 2 + ارسال نظر
زهرا جمعه 19 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 07:24 ب.ظ

وب نازی داری باوم نمیشد به این زودی

ظشاقش یکشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 03:05 ب.ظ http://zahra000avril.blogfa.com/

slm
in gole cheghadr naze

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد